تدارک دیدن پیش بینی کردن پیش فراهمی پیش فراهم کردن ادامه... پیش بینی کردن پیش فراهمی پیش فراهم کردن تصویر تدارک دیدن فرهنگ لغت هوشیار
تدارک دیدن آماده کردن، مهیا کردن، تامین کردن، تمهید کردن، تهیه کردن، فراهم ساختن، تهیه دیدن، فراهم آوردن، مهیا ساختن ادامه... آماده کردن، مهیا کردن، تامین کردن، تمهید کردن، تهیه کردن، فراهم ساختن، تهیه دیدن، فراهم آوردن، مهیا ساختن فرهنگ واژه مترادف متضاد